در این مقاله قصد داریم که راه های ایجاد انگیزه برای رسیدن به اهداف را برای شما شرح دهیم . اگر واقعاً نمی دانید کجا می روید ، زندگی روزمره را کسل کننده و دشوار تلقی می کنید. اگر جهت ، چشم انداز ، برنامه زندگی برای شما وجود ندارد. تعیین اهداف یک ضرورت به منظور یافتن منابع رضایتمندی و اطمینان از پیشرفت واقعی در درازمدت است.
انگیزه موتور است که ما را به اهدافی که برای خودمان تعیین کرده ایم نزدیکتر می کند. اینها چالش هایی هستند و ما می خواهیم از عوامل مثبتی که به آن متصل است ، بهره ببریم.
بنابراین این سؤالی است که همه باید از خود بپرسیم: چگونه می توانیم در زندگی برای رسیدن به اهداف خود انگیزه بگیریم؟
همه تلاش ها گامی در جهت درست هستند
با داشتن هدف ، مسیری را ردیابی می کنید. و بسته به سختی چالش های موجود برای شما ، طول آن متفاوت است. اگر نتایج فوری نداشته باشید ، خطر از دست دادن طعم برای دستیابی به موفقیت است.
به همین دلیل باید آگاه باشید و به خاطر داشته باشید که با گذشت هر روز ، به اهداف خود نزدیک خواهید شد به شرط آنکه آنها را در خاطر داشته باشید و حتی اگر مهم نیستند ، برای ارتقاء دستاوردهای خود تلاش کنید و به دنبال ایجاد انگیزه برای رسیدن به اهداف خود باشید.
حالت ذهن تعیین کننده است. که این تنها چیز مهمی نیست. یادگیری ، درک چالش و نیروهایی که باید عملی شوند نیز در دستیابی به آن نقش دارند. به آن دسه از اهداف اهمیتی بدهید که شایسته آنها هستند.
یاد بگیرید اهداف خود را تجزیه کنید
هنگامی که هدف خود را بالا می بینید ، باید بتوانید جاده پیش رو را نه به عنوان یک گردنه بلکه به عنوان یک ماراتن ببینید. شما مانند یک دوچرخه سوار هستید. و با شکستن اهداف خود مسابقه خود را به مراحل مختلفی با اهمیت کمتر تقسیم می کنید.
هدف این است که هنگام انجام این مراحل به خود پاداش دهید. برای دیدن موفقیتی که شایسته ذکر است. و برای تفریح وقتی به آنجا رسیدید. این امکان را به شما می دهد که امید خود را از دست ندهید.
برای درک چگونگی ایجاد انگیزه در رسیدن به اهداف خود ، به شما توصیه می کنم که کتاب کار را حفظ کنید. که در آن شما این تجزیه را در جدول مشخص می کنید.
شما آن را با اقدامات روزمره و نتایج به دست آمده مطابقت خواهید داد ، دقیقاً به گونه ای که هیچ وقت از دیدن تصویر بزرگ و این واقعیت که بله … شما به سمت موفقیت حرکت می کنید ، چشم پوشی نکنید!
چگونه مطمئن می شوید اهداف صحیحی را تعیین می کنید؟
اگر اهداف همیشه در زمینه حرفه ای جایگاه اصلی داشته اند ، در اینجا چند سالی است که متخصصان توسعه شخصی بیش از این حساب نمی کنند بلکه بر روی این اهداف مشهور حساب می کنند تا اجازه دهند فرد بتواند انجام شود. اما آنجا که هستید ، همه ما چیزی در زندگی می خواهیم ، خواه انتظارات بلندپروازانه باشد یا آرزوهای کوچک بدون اینکه وقت بگذاریم از خود بپرسیم آیا این اهداف در پایان اهداف “صحیحی” هستند یا خیر. واضح است که تعیین اهداف خاص مهم است ، اما اطمینان از مطابقت آنها با خواسته ها و نیازهای شما ضروری است. همچنین ، در اینجا راهنمایی برای تعیین اهداف مناسب در اینجا آمده است.
از نیازها و خواسته های خود استفاده کنید
هنگام تعیین اهداف و ایجاد انگیزه برای رسیدن به اهداف، چه در محیط کار و چه در زندگی شخصی ، همیشه باید از نیازها و خواسته های خود شروع کنید. به عبارت دیگر ، برای تعیین اهداف صحیح ، لازم است با تعریف نیازهای واقعی ، خواسته ها و انتظارات واقعی خود در زندگی شروع کنید. این سه عنصر شرط انتخاب هر یک از اهداف شما است ، به ویژه مواردی که شما باید بیشترین اهمیت را به آنها بدهید. در این فرایند ، از تمام اولویت های زندگی خود ، خواه سلامت ، عشق ، کار ، رفاه شخصی یا حتی پول استفاده کنید. سپس باید خواسته ها و نیازهای خود را در اولویت قرار دهید ، این امر به شما اجازه می دهد اهداف اصلی را بر اساس مواردی که می توان ثانویه در نظر گرفت ، در اولویت قرار دهید. اگر سلامتی شما نسبت به امور مالی برای شما از اهمیت بیشتری برخوردار است ، اهداف خود را در این راستا قرار خواهید داد ، مانند یادگیری خوردن یک رژیم غذایی سالم و متعادل ، وارد شدن به ورزش منظم ، حتی اگر شغل را تغییر دهید. این مورد آخر به دلیل برنامه هایی که برای مثال وجود دارد ، سلامتی شما را آزار می دهد.
روی اصول اولیه تمرکز کنید
به طور مشخص ، اگر آنها به شما اجازه دهند تا روی ملزومات توجه کنید ، اهداف درستی را تعیین کرده اید. توجه به این نکته مهم است که ما به عنوان یک فرد ، همه ما یک هدف اصلی و چندین هدف ثانویه داریم. برای ساده تر شدن آن ، برای تحقق انسان باید بیش از هر چیز شادی را بشناسد. بنابراین هدف اصلی شما باید عمدتا مربوط به شادی شما باشد. اگر خوشحال باشید باید عشق را بشناسید ، سپس انرژی خود را بر روی نوع رابطه ای که می خواهید داشته باشید متمرکز کنید. این می تواند یک رابطه عاشقانه بدون تعهد ، زندگی با شریک زندگی ، ازدواج و شروع خانواده و غیره باشد. خط آخر این است که واقعاً دانستن آنچه از یک داستان عاشقانه می خواهید. سپس وقت بگذارید تا در مورد آنچه که ممکن است شریک زندگی ایده آل شما باشد فکر کنید. با پرسیدن سؤالات درست ، می توانید تعریف کنید که عشق واقعاً برای شما چیست. سپس می توانید به یکی از اهداف ثانویه خود حرکت کنید ، مانند کار روی رویکرد اغواگری.
یک قدم از وضعیت فعلی خود بردارید
اگر امروزه بسیاری از افراد برای خوشبختی زندگی می کنند ، عمدتاً به این دلیل است که آنها نمی دانند چگونه اهداف صحیح را تعیین کنند. سن و موقعیت فعلی شما هر چه باشد ، به خود بگویید که هیچ وقت دیر نمی شود که معنای جدیدی به زندگی خود بدهید ، با اطمینان از این که اهداف را در رابطه با انتظارات و خواسته های خود تعریف کنید.
از تجربه ، موقعیت های عاشقانه ، حرفه ای خود استفاده کنید …
سعی کنید آنچه را که در شما ایجاد می کند ، احساس کمبودی کنید که به شما اجازه نمی دهد احساس خوشبختی کنید ، یک زندگی بسیار معمولی زوج ، برنامه خیلی شلوغ با کار و فرزندان …
نوع تغییر مورد نیاز برای دستیابی را مشخص کنید ، مانند تغییر جهت شغلی ، زندگی در خانه بزرگتر و مجهزتر …
از تجربیات خود به گونه ای بیاموزید که اشتباهات شما را از گذشته بپذیرید و از چیزهای خوبی که زندگی به شما داده است ، قدردانی کنید ، مانند زنی که شما را دوست دارد ، شغل پر درآمد و یا دوستانی که همیشه می توانید روی آنها حساب کنید.
تحقق بخشیدن
شما باید درک کنید که خودتان را درک می کنید ، هر یک از ما برای رسیدن به چیزی نیاز داریم. به عبارت دیگر ، شما باید اقدامات لازم را انجام دهید تا واقعاً بدانید که برای تجربه خوشبختی چه چیزی لازم دارید. به عنوان مثال متوجه شده اید که برای پیدا کردن عشق ، باید وزن کم کنید و یک روحیه رویایی داشته باشید. هنگامی که به وزن ایده آل خود رسیدید ، وقت زیادی را در سالن ورزشی برای گذراندن یک بدن مجسمه سازی گذراندید ، متوجه می شوید که تمام تلاش های ارائه شده به شما اجازه نمی دهد مرد یا زن دیگری را پیدا کنید رویاهای شما تنها در این صورت است که خواهید فهمید که در نهایت در یک رابطه عاشقانه ، جسمی برای اغوا کافی نیست. همچنین ، شما باید به گذشته خود برگردید تا بفهمید که چرا بتهای قدیمی شما آب نگه نداشتند. این امر ضروری است تا بتوانید از اشتباهات خود آگاه شوید و در عین حال از آنها یاد بگیرید. به طور دقیق ، شما باید اهداف خود را طوری تنظیم کنید که به شما اجازه دهد به عنوان یک فرد ، در هر زمینه ای ، پیشرفت کنید. بهتر شدن کلید موفقیت است.
اهداف قابل دستیابی
همچنین ، باید اطمینان حاصل کنید که اهداف شما قابل دستیابی است تا مطمئن شوید که آنها واقعاً مناسب هستند. به عبارت دیگر ، شما باید از خودتان سؤالات مهمی راجع به آنچه می خواهید با زندگی خود انجام دهید بپرسید. در اینجا ایده این است که بتوانید خود را به آینده بکشید و تصور کنید که زندگی شما در یک سال باید چه شکلی باشد ، تا زمانی که بخواهید در 10 یا 20 سال این کار را انجام دهید. بنابراین ایده آل این است که هدف اصلی خود را برای ایجاد انگیزه برای رسیدن به اهداف به اهداف کوچک تر و با دسترسی آسان تقسیم کنید. بنابراین شما باید بر حوزه (های) زندگی خود تمرکز کنید که می خواهید تغییر دهید. اگر هدف شما این است که کار خود را شروع کنید ، برای رسیدن به هدف خود مهلتی را برای رسیدن به هدف خود تعیین کنید. اگر در مدت پنج سال جعبه شما باید راه اندازی و کار کند ، پس با استفاده از نحوه مهارت های لازم برای کارآفرین موفق ، شروع به کار کنید ، از کجا بودجه لازم را برای شکل دادن به پروژه خود پیدا کنید … این کار را برای شما راحت تر می کند. اهداف کوچک مانند آموزش به مدت یک سال ، صرفه جویی در مدت سه سال برای به دست آوردن برخی از منابع مورد نیاز برای تأمین اعتبار پروژه خود و غیره را تعیین کنید.
مرتباً اهداف خود را تنظیم کنید
نکته مهم دیگری که همه ما به آن اهمیت زیادی می دهیم این است که همه مسئول زندگی خود هستند اما هیچ کس نمی تواند بر همه چیز کنترل داشته باشد. به عبارت دیگر ، شما باید این واقعیت را بپذیرید که برخی موارد کاملاً خارج از کنترل است. به عبارت دیگر ، شما باید در مورد تنظیم منظم اهداف خود در طول زندگی فکر کنید تا مطمئن شوید که اهداف درستی را تعیین کرده اید. اگر شریک زندگی شما تصمیم به پایان دادن به روابط عاشقانه خود را در حالی که می بینید زندگی شما در کنار او است ، باید این تغییر در زندگی خود را بپذیرید. این واقعیت را بپذیرید که شما نمی توانید کسی را وادار کنید که شما را دوست داشته باشد و تصمیم بگیرید که در غیر این صورت شادی خود را پیدا کنید. در همان ذهنیت است که شما باید قبول کنید جهت گیری حرفه ای خود را تغییر دهید زیرا شغل فعلی شما با وضعیت خانواده شما سازگار نیست ، مانند آمدن یک کودک به عنوان مثال. بنابراین باید یاد بگیرید که با محیط خود سازگار شوید و مطمئن شوید که هدف خود را از دست نمی دهید: زندگی خوشبختانه به روش خود و نه به روشی که دیگران دوست دارند.
5 ویژگی اهداف خوب
سرانجام ، در اینجا پنج ویژگی وجود دارد که به شما امکان می دهند شایستگی اهداف خود را در رابطه با نیازها و انتظارات خود تحلیل کنید. بنابراین اهداف شما باید باشد:
1- بزرگ و دست یافتنی برای تحقق و اشتیاق در شما. آنها باید واقعاً کمی فراتر از امکانات شما باشند تا پویایی شما تقویت شود و از این رو شما را به سمت عملی سوق دهند.
2- عواملی که به شما اجازه می دهند همیشه بهبود پیدا کنید ، بلکه اعتماد به نفس خود را نیز تقویت می کند ، که باید با هر هدف واسطه ای حاصل شده ، یک منبع واقعی رضایت و اهرم انگیزه تقویت شود.
3- مطلوب به گونه ای که اراده و انرژی لازم برای انجام اقدامات مورد نیاز برای دستیابی به آنها را در خود بیابید. آرزوی چیزی بیش از هر چیز این است که به خودتان فرصتی بدست آورید.
4- خاص و بسیار دقیق به طوری که پس از رسیدن به هدف شما رضایت حتی بیشتر شود. یک هدف مبهم و بیش از حد کلی به شما اجازه نمی دهد شادی را که می خواهید بشناسید.
5- محدود زمان ، که درک شما از پیشرفت شما بسیار مهم است. به عبارت دیگر ، یک هدف خوب در یک بازه زمانی مشخص تعیین شده است ، در غیر این صورت هیچ موردی نخواهد بود.
چگونه برای رسیدن به اهداف خود با انگیزه بمانید؟
دستیابی به یک هدف به طور طبیعی و لزوما با گذشت زمان اتفاق می افتد. ورزشکاری که آموزش نبیند نمی تواند در یک رقابت برنده شود. این دقیقاً در زندگی روزمره ما یکسان است
شما رویاها ، آرزوهای بزرگ دارید. و بسیار ، بسیار مثبت است شما باید بلندپرواز باشید ، برای رسیدن به موفقیتی که شایسته شماست ، هدفمند باشید. و سوالی که از این منظر خیلی از من پرسیده می شود ، این است: “چگونه برای رسیدن به اهداف خود انگیزه بمانید؟ ”
همه چیز در مورد سازمان و سازماندهی است …
رم در یک روز ساخته نشده است. و قبل از قرار دادن بناهایی که امروز می شناسید روی نقشه ، می بایست پایه و اساس ایجاد شود. سازماندهی خود. به لحاظ کارایی ، بهداشت ، برنامه ریزی فضا ، راحتی فکر کنید …
خوب برای اهداف خود ، همین موضوع است. با چنگ زدن انگشتان به آنها نمی رسید. و برای اینکه نفس خود را در طول مسافت از دست ندهید ، باید بتوانید این رویاها را در کارهایی که به شما نزدیکتر هستند تقسیم کنید.
رسیدن به آن ساده تر و سریعتر. شما باید در آن مراحل اساسی در پیشرفت خود ببینید و اثبات اینکه در مسیر صحیح هستید.
… و رضایت!
مشکلی که وقتی به یک دستاورد بلند مدت مشغول هستید این است که با تمرکز فقط روی هدف نهایی ، ممکن است تصور رکود را داشته باشید. نه به اندازه کافی سریع بروید
و سرانجام برای اتلاف وقت. این اغلب شامل زیر سؤال بردن تلاشهای او و تصویر شخصی وی است.
کاری که شما باید انجام دهید این است که خود را در این سطوح قرار دهید که در پاراگراف قبلی در مورد آنها صحبت کردیم و آنها را دلایلی برای رضایت می دانید. برای همین ، شما باید این پیروزی های کوچک را جشن بگیرید. بطور مشخص
شما می خواهید از جشن به جشن بروید و در پایان با شادی و پویایی است که شما را به سمت هدف اصلی خود می برد. اینگونه است که می توانید برای رسیدن به اهداف خود انگیزه بمانید!
تعیین اهداف قابل دستیابی: راز موفقیت؟
همه ما رویا داریم. جاه طلبی های بزرگ و دیدن بزرگ آن بسیار سالم است. این به تقویت انگیزه کمک می کند. هرگز میل او برای رسیدن به موفقیت را محدود نکنید.
اما وقتی نوبت عمل می رسد ، باید با واقعیت خود در ارتباط باشید.
فراموش نکنید که شما یک انسان هستید و خوابهایی که قابل دستیابی نیستند می توانند تأثیر متضادی داشته باشند: این احساس راکد به شما بدهید و در آخر اینکه زندگی شما ارزش زندگی ندارد.
چه هدفی حاصل می شود؟
این نکته را تأکید می کنم که شخصی که به خود وسایل جاه طلبی خود را می دهد ، در رسیدن به هدف خود به پایان می رسد. حالا باید واقع بین باشید.
چیزی که من آن را یک هدف قابل دستیابی می نامم چیزی است که شما از لحاظ مادی قادر به آن هستید. حتی اگر ممکن است نیاز به پیشرفت ، یادگیری داشته باشد.
با این حال ، برخی موارد فراتر از امکان شماست. و این نیز زیبایی زندگی است. و به مبارزه با سازگاری مطلق کمک می کند.
بنابراین ، در صورت بروز مشکلات تنفسی ، نمی توانید یک ورزشکار برتر شوید. شما نمی توانید در کشوری که قمار و شرط بندی ممنوع است ، تبدیل به یک دفترچه شوید.
مطالعه شبکه توانایی شما بر عهده شماست. شما تنها فردی هستید که می دانید چه کاری می توانید انجام دهید و نمی توانید انجام دهید. و دقیقاً کجایی
چگونه می توان یک هدف دستیابی را تعریف کرد؟
اینجاست که سوال واقعی نهفته است. زیرا باز هم ، هیچ شکی نیست که خواسته های خود را برای بهبود یا عظمت فراموش کنید. برای دستیابی به اهداف مهم خود ، باید آنها را در سطوح زیر تقسیم کنید.
سطوح فرعی که به شما کمک می کنند راه خود را پیدا کنید. دوره را ادامه دهید. برای دیدن اینکه تلاشهای شما به پایان می رسد و در نهایت ، شما به آنچه بیشترین امید را دارید نزدیک می شوید.
بعضی اوقات نگاه کردن فقط به خیلی دور (خیلی دور) می تواند باعث تحقیرآمیز شود. به همین دلیل همیشه باید اهداف کوچک و ساده تری برای رسیدن به آن داشته باشید.
توصیه من؟ این منطق را در اوج خود بکار گیرید و هر عصر 3 هدف (حداقل) را برای رسیدن به روز دیگر لیستی تهیه کنید. به اندازه کافی برای حفظ تمایل خود را برای دستیابی به موفقیت!
چگونه اهداف هوشمندانه را برای دستیابی به اهداف خود تعریف کنیم؟
در زندگی شخصی و نیز در زندگی حرفه ای برای ایجاد انگیزه برای رسیدن به اهداف، تعیین هدف هایی که به سادگی به همه چیزهایی که فرد متعهد می شود معنی می دهد. در این مفهوم به عنوان اصطلاح “لنزهای هوشمند” بیشتر و بیشتر می شود. همچنین ، برای رسیدن به اهداف خود ، تعیین اهداف به اصطلاح هوشمند یک ضرورت است. برای انجام این کار ، در اینجا مراحل زیر آمده است.
درک کنید که یک لنز هوشمند چیست
اولین قدم اساسی در این فرایند ، درک بالاتر از همه آنچه در مخفف کلمه “هوشمند” نهفته است ، است. در نهایت یک اصطلاح انگلیسی است که می تواند به عنوان “هوشمند” ترجمه شود. به عبارت دیگر ، یک هدف هوشمند یک هدف هوشمندانه است که خاص ، قابل اندازه گیری ، دستیابی ، واقع گرایانه و به موقع تعریف شده است. به عبارت دیگر ، هدفی که این پنج معیار را برآورده کند ، هر دلیلی را در جهان برای رسیدن یا دستیابی به آن دارد. پروژه شما هر چه باشد ، بنابراین دستیابی به آن با هوشمندی کردن هدف آسان است. اگر هدف هوشمندانه غالباً با دنیای حرفه ای مرتبط است ، باید بدانید که اهداف روزمره نیز می توانند هوشمندانه باشند اگر واقعاً بخواهید به آنها برسید ، یعنی از دست دادن وزن ، خرید خانه ، مسافرت بیشتر ، غذا خوردن سالم و متعادل …
از خود سؤالات درست بپرسید
برای تعریف بهینه اهداف هوشمند ، کافی است بدانید که چگونه سؤالات درست را بپرسید. برای اینکه هدف شما از پنج معیار ذکر شده در بالا استفاده کند ، شما باید بدانید که اهداف را تا چه حد ممکن تعریف کنید. برای هر معیار و ایجاد انگیزه برای رسیدن به اهداف، سؤالاتی که باید بپرسید:
خاص: واقعاً چه چیزی را می خواهید؟ برای چه هدفی؟ کی؟ چطور؟ کجا؟ چه ابزاری برای اجرا وجود دارد؟ محدودیت ها و شرایط چیست؟
قابل اندازه گیری: خرید خانه با چه هزینه ای؟ چند پوند از دست داد؟ یا در رابطه با پروژه وی به چه رقمی باید رسید؟
دستاورد: مهارت های شما در رابطه با پروژه شما چیست؟ آیا برای تکمیل مراحل خود باید دانش یا مهارت جدید کسب کنید؟
واقع بینانه: پارامترهای محیطی که باید با آنها روبرو شوید ، خانواده ، برنامه شلوغ ، فعالیت موازی … چیست؟
زمان: مهلت شما برای رسیدن به هدف چیست؟ تاریخ شروع پروژه شما چیست؟
یک برنامه عملی ایجاد کنید
پس از استفاده از این اقدامات مختلف ، هدف شما به خوبی مشخص شده است و در ادامه با توجه به هر معیار ، می توانید برنامه عملیاتی تنظیم کنید. به عبارت دیگر ، برای هر معیار هدف هوشمند ، باید یک اقدام خاص انجام شود ، در غیر این صورت رویکرد شما موفق نخواهد شد. شما باید بدانید که هدف هوشمند اقدامات مختلفی را که باید انجام شود ، مانند بازی کردن در ورزش یک بار در هفته ، صرفه جویی در یک سوم حقوق خود را در هر ماه شرط می گذارد …
چگونه به اهداف فروش خود برسید؟
از نظر فروش ، دستیابی به اهداف خود یک چالش واقعی است. اگرچه تکنیک های فروش چندگانه برای کمک به فروشندگان در افزایش فروش خود ایجاد شده است ، وظیفه هر یک از آنها پیدا کردن بهترین ترفند برای موفقیت در فروش خوب و فروش بیشتر نیز است. همچنین ، در اینجا نکاتی وجود دارد که باید به شما در دستیابی آسان تر به اهداف فروش خود کمک کند.
فروش بر اساس انگیزه های عالی است
به عنوان یک فروشنده ، همیشه مهم است که بدانید چگونه اهداف مناسب را برای دستیابی آسان تر به آنها تعیین کنید. اما آنجا که آن را دارید ، باید به انگیزه های درست اعتماد کنید. به طور دقیق ، برای فروش خوب ، همیشه باید دلایلی را که باعث می شود شما بخواهید به اهداف ثابت برسید ، از قبل تعریف کنید. به عبارت دیگر ، انگیزه شرط مهمی برای دستیابی به تجارت است. همچنین ، برای پیدا کردن آنچه واقعاً هنگام تلاش برای رسیدن به یک هدف مشخص به دنبال آن هستید ، صرفاً بیان آنچه می خواهید است. این ممکن است شاهد افزایش حقوق و دستمزد وی ، ارتقاء … علاقه این رویکرد بدیهی است که بتواند به اهداف مورد نظر معنی دهد. این بهترین راه برای فروشنده می تواند الهام بخش در رویکرد فروش خود باشد.
شرایط برنده را ترکیب کنید
به عنوان یک متخصص فروش ، همچنین باید توجه داشت که الهام گرفتن منبع واقعی انگیزه است. انگیزه این است که بتوانید انرژی خود را بر روی اهداف تعیین شده دقیقا متمرکز کنید تا شکست ها جمع نشود و در نتیجه در زمینه حرفه ای تکامل پیدا کنید. برای این منظور ، فروشنده باید بتواند شرایط برنده را مطابقت دهد ، یعنی:
برای حفظ تعهد خود اهداف قابل اندازه گیری و مشخصی تعیین کنید
اولویت بندی اهداف به منظور تسهیل در اجرای استراتژی فروش
برای هر موفقیت خود را پاداش دهید ، زیرا لذت همیشه انگیزه شما را تقویت می کند
داشتن اعتماد به نفس به مهارت های خود ، یک شرط غیرقابل انکار برای رسیدن به اهداف است
یک نگرش مثبت به کار عینی پرورش دهید
در هر کاری که انجام می شود شرکت کنید
یک سبک زندگی سالم را اتخاذ کنید ، به شکلی برتر باشد و همیشه لبخند بزنید
کارآیی: کلمه کلیدی در فروش
یکی دیگر از نکات خنثی برای دستیابی به اهداف فروش ، کارآیی به عنوان یک فروشنده است. راز یک فروشنده موفق فروش خوب است. به عبارت دیگر ، با انجام فروش می توان نیازهای خاصی را برآورده کرد. اثربخشی یک فروشنده بر اساس توانایی وی در شناسایی دقیق انتظارات مشتری است ، به گونه ای که می تواند راه حل متناسب با نیازهای خود به وی پیشنهاد دهد. بنابراین توجه و گوش دادن از ویژگیهای اساسی برای فروش موثر و در نتیجه افزایش فروش است. هرگز نباید فراموش کرد که یک مشتری رضایت بخش همیشه آسانتر است و بنابراین به احتمال زیاد به محض ایجاد فرصت ، بازگشت خود را انجام می دهد تا خرید جدیدی انجام دهد.
چگونه می توان با یک تکنیک توانمند به اهداف خود رسید؟
برای ایجاد انگیزه روزانه خود و همچنین ارزیابی پیشرفت خود در رسیدن به یک نتیجه خاص ، تعیین اهداف بهترین راه برای رسیدن به رویاهای خود است. اما اکنون ، همه بدون موفقیت و بدون قدم های خود اهداف را تعیین می کنند. برای جلوگیری از ناامیدی در مواجهه با شکست ، در اینجا سه مرحله اساسی برای دستیابی به اهداف خود با اطمینان وجود دارد.
خواستن این است که بتوانیم
برای رسیدن به اهداف خود به یقین ، تنها کلید واژه “می خواهید” است. واقعاً خواستن چیزی بهترین روش برای ایجاد انگیزه در خود است ، تا زمانی که به دنبال نتیجه خاصی هستید تا احساس رضایت کنید. شما باید از قبل مطمئن شوید که واقعاً می خواهید چیزی را شخصاً انجام دهید تا امیدوار باشید که در روش خود موفق شوید. هرچه هدف برای یک فرد بیشتر مرتبط باشد ، شانس بیشتری برای رسیدن به هدفی که برای خود تعیین کرده اند باید در پایان کارها برود. بنابراین دیدن این اهداف در یک نور مثبت ، همانند کاهش وزن یا موفقیت در کار با امید به ارتقاء ، همان اندازه مهم است. فقط در این صورت است که می توان میزان تعهد آن به نتیجه مطلوب را سنجید ، حتی اگر به معنای بازنگری در هدف باشد.
روی اقدامات متمرکز شوید
هنگامی که از تعهد خود در رسیدن به یک هدف اطمینان پیدا کردید ، وقت آن است که روی اقدامات انجام شده تمرکز کنید. در واقع ، برای تمرکز بر هدف کافی نیست ، بلکه مهمتر از همه برای تهیه یک برنامه عملی تعریف شده است.
با تهیه لیستی از اقدامات مختلف برای رسیدن به اهداف شروع کنید.
سپس آنها را به ترتیب اولویت مرتب کنید ، تا هدف مورد نظر از دست نرود.
برای انجام هر یک از این اقدامات زمان معقول به خود اختصاص دهید.
با هر عملی که انجام شده است ، قدم به عقب بردارید تا از مشکلات احتمالی که باید با آن روبرو شوید ، استفاده کنید ، بنابراین در مورد نقاط قوت دیگری که توانستید مطرح کنید.
سرانجام ، هر عملی که انجام شود باید موضوع رضایت شخصی باشد ، در غیر این صورت بهتر است اهداف تعیین شده را مجددا بررسی کنید.
اهداف کوتاه مدت و بلند مدت را تعریف کنید
آخر ، شما باید بدانید که چگونه برای رسیدن به اهداف خود ، زمان لازم را صرف کنید. در اینجا این سوال برای تعیین هدف کوتاه مدت و یک هدف بلند مدت دیگر مطرح است. این مرحله برای دستیابی به موفقیت های زنجیره ای ضروری است ، که باعث می شود انگیزه و تشویق یکدیگر به ادامه کار فراهم شود. علاوه بر این ، این امر همچنین امکان دستیابی هر هدف را فراهم می کند و حق پیروزی های کوچک را میسر می سازد که دستیابی به آن آسان است. سرانجام ، همیشه مهم است که بدانید چگونه پس از هر موفقیت کوچک ، به خود پاداش دهید. البته ، در حال حاضر برداشتن اولین قدم ، در حال حاضر خود به خود رضایت بخش است. با این حال ، سرگرمی با درمان خود با یک تکه کیک بعد از کاهش تعداد سیگارهای مصرف شده در طول روز ، به عنوان مثال ، لذت را در فرایند خود نظم و کنترل خود قرار می دهد.
چگونه به سرعت به اهداف خود برسید؟
سؤالی که هم ساده است و هم وجودی. در پشت که بسیاری از مسائل پنهان است. از نظر اثربخشی ، نتایج و در نهایت … خوشبختی.
حداقل ، این چیزی است که ما فکر می کنیم. و من واقعاً دوست دارم این مقاله را با دقت بخوانید. زیرا محتوای آن بسیار مهم است. و در نهایت ، بله ، شما قادر خواهید بود که چگونه به سرعت به اهداف خود برسید.
مفهوم زمان در مقابل مفهوم یادگیری است
واضح است ، من می خواهم با تأكید بر اینكه بی تابي دشمن قسم خورده توسعه شخصی است ، شروع كنم. فرد برای یادگیری به زمان نیاز دارد. برای درک برای تجزیه و تحلیل برای بهبود
و بازه زمانی که به خودتان می دهید برای رسیدن به اهداف خود ، باید این مسئله را مورد توجه قرار دهند. مشکل این است که ما اغلب وقت زیادی را در مقصد می گذرانیم. فراموش کردن این سفر در واقع همان چیزی است که به نتیجه می ارزد.
قبل از صحبت از “سرعت” ، شما باید تمام اهمیت آن را به روند شکل گیری ، کسب دانش ، نگرش هایی که شخصیت شما را غنی می سازد ، اختصاص دهید.
با یک منطق سازمانی به اهداف خود سریعتر برسید
اگر پاراگراف اول بسیار مهم است ، این نیز صادق است که به طور طبیعی ، ما وقت زیادی را برای انجام هیچ کاری تلف نمی کنیم. با موبایل هایمان در اینترنت گشت و گذار کنید ، جلوی تلویزیون بمانید ، سعی کنید یک تصویر خود رضایت بخش را در شبکه های اجتماعی بسازید …
اگر می خواهید بدانید که چگونه به سرعت به اهداف خود برسید ، پاسخ بسیار ساده است: از وقت در دسترس شما استفاده کنید تا در مورد توانایی تمرکز ، تمرکز صحبت کنید.
وقتی در تلاش برای رسیدن به این اهداف هستید ، هیچ چیز نمی تواند شما را مزاحم کند. و خصوصاً صدای بوق گوشی شما نیست.
در واقعیت ، مسئله کاهش زمان اتمام به دلیل افزایش بازده شما نیست. با برنامه ریزی اقدامات خود با سازماندهی شرایط تحقق. و هرگونه حواس پرتی را بر روی این روند بگذارد.
این راز واقعی کارآیی است که می تواند عامل ایجاد انگیزه برای رسیدن به اهداف شما باشد.
آیا باید برای پیشبرد زندگی در زندگی اهداف تعیین کنید؟
اگر انسان باهوش ، از وضعیت خود آگاه باشد ، قادر به زیر سوال بردن خود باشد ، کمترین حقیقت ندارد که او با پدیده ای عود کننده ، ثمره سازمان ما: روال.
عادت چیزی است که گاه به انسان فشار می آورد که احتمال یادگیری ، پیشرفت را در نظر نگیرد.
بنابراین من این سوال را از شما می پرسم. فکر می کنید برای پیشبرد زندگی در زندگی باید اهدافی را تعیین کنید؟
سوالی که باید هر روز صبح هنگام بلند شدن از خود بپرسید
مشکلی که در تکرار روزانه وجود دارد این است که برای فعال کردن اتومبیل فشار می آورد. در یک روز جدید دیده نمی شود … فقط یک روز دیگر. مانعی قبل از آخر هفته.
سوالی که باید هر روز صبح از خود بپرسید این است که “امروز چه کاری می توانم انجام دهم تا زندگی خود را بهبود بخشم.” برای یادگیری برای حرکت به جلو؟ “.
همه چیز در مورد ذهن است. فردی که به دنبال فرصت است ، و می خواهد از تازگی ، تحقق برخوردار باشد ، درک این چالش های پیش آمده را بسیار آسان تر می یابد.
این که بخواهیم در برابر ناسازگاری مقابله کنیم. و سرانجام ، برای یافتن اهدافی که انگیزه او را تحریک می کند.
خواسته ها و اعمال خود را مطابقت دهید
در اصل ، شما به خوبی می دانید که تعیین اهداف به شما امکان می دهد چارچوبی برای تکامل تعریف کنید و به پیش بروید. بدون تردید عدم انگیزه است که شما را از این منطق دور می کند.
زیرا شما برای صعود به صعود تمرکز می کنید. زمانی که شما را از تحقق جدا می کند. برای تغییر آن ، شما باید ثروت سفر را ببینید. در طول راه ، آنچه را برای شما ایجاد شده است انجام خواهید داد: یاد بگیرید.
و این یادگیری درهایی را باز می کند که نمی توانید تصور کنید. تجربه به خودی خود فرصت ها را تحریک می کند.
کاری که اکنون باید انجام دهید این است که از خود بپرسید که زندگی شما مانند چیست؟ در 3 ، 5 یا 10 سال. و مراحلی را تعریف کنید که به شما امکان می دهد به این هدف اصلی برسید.
به یاد داشته باشید که در هر مرحله ، هر تلاشی که برای رسیدن به یک هدف خاص انجام می شود ، شما را به هدف خود نزدیک می کند. به شما شجاعت می دهد. و رضایت.
تنظیم و تحقق اهداف: قانون طلایی برای موفقیت
یک هدف فقط یک میل نیست. این پیمان است تصمیمی که دلالت بر یک دید و تعهد واقعی دارد. چون می دانید ، ما چیزی برای هیچ چیز نداریم. شما نمی توانید انگشتان دست خود را به دست آورید تا به هر آنچه می خواهید برسید. این عرق روی پیشانی شماست که به عنوان ارز استفاده می شود. و البته ، هنگامی که تلاش ها سازماندهی می شوند ، آنها مؤثرتر هستند و به نتایج واقعی منجر می شوند.
اهداف را تعیین کرده و آنها را حفظ کنید: از محدودیت تا کارآیی
تعیین اهداف به معنای تعیین اقدامات خود است. سازماندهی خود. برنامه. پیش بینی کند. و برای برخی ، به معنای انکار سهم آزادی است.
به آنها پاسخ می دهم که جدیت از شادی و هیجان زندگی دور نمی شود. و این که فردی که از یک منطق دقیق پیروی می کند ، می تواند قدم به عقب بگذارد ، زمان برای خود. برای شارژ باتری های خود
از طرف دیگر ، فردی که از وجود بی هدف سرگردان است ، همواره تحت فشار نامرئی خواهد بود. این پیدا کردن معنی در زندگی او است. منابعی برای زنده ماندن پیدا کنید. و هیچ کس نمی خواهد آن را تجربه کند.
موفقیت متعلق به کسانی است که می دانند چگونه زمان خود را پیش بینی و مدیریت کنند
زمان مهمترین ثروتی است که بدست می آورید. زیرا در پایان عمر ، گذرگاه خود را از نظر احساسات ارزیابی خواهید کرد. خاطرات
شخصی که دارای اهداف باشد ، به یاد خواهد آورد که همیشه انگیزه داشته اند که به جلو حرکت کنند. این که او تلاش های خود را برای رسیدن به نتیجه برنامه ریزی کرده بود ، از یک سو به او این امکان را می داد تا شرایط زندگی خود را بهبود بخشد و از طرف دیگر برای صرفه جویی در وقت گرانبها ، که می توانست با عزیزان خود بگذراند.
در واقع تعیین اهداف بسیار مهم است. این امکان را به شما می دهد تا بدانید که در کجا پا می روید و طعم این تمایل دائمی برای تحقق را می چشید. من به شما توصیه می کنم که فراموش نکنید!
چرا برای رسیدن به اهداف خود وقت می گیرید؟
طبیعت انسان به این ترتیب ساخته می شود. وقتی چیزی می خواهیم ، سریع آن را می خواهیم. و ما می خواهیم با کمترین تلاش ممکن به آن برسیم. تا زمانی که ارزش یادگیری و عدم موفقیت را درک کنیم پس با ایجاد انگیزه برای رسیدن به اهداف می توانیم خیلی سریع تر به آن چیزی که می خواهیم برسیم.
بی تاب بودن در واقع یکی از بدترین دشمنان موفقیت است. او بدون اینکه فکر کند عمل می کند. برای کم کاری در تلاش. و سرانجام ، برای از دست رفتن نتایج مورد انتظار.
بنابراین بله ، ما باید زمان لازم را برای رسیدن به اهداف خود داشته باشیم. با مفهوم کار و پیشرفت ناسازگار نیست.
اهداف زندگی با ضربه محکم و ناگهانی انگشتان برآورده نمی شوند
یکی از مشکلاتی که اغلب با آن روبرو هستم ، تقریباً دید گسترده افرادی که می خواهند کارهای بزرگی انجام دهند ، است. داشتن پروژه ها ، آرزوها بسیار جالب است.
اما با تمرکز فقط روی مالیات مالی و یا بر نتایج به طور کلی تر ، اغلب فراموش می کنیم که در این راه رضایت و افتخار ایجاد می کنیم.
اگر در حال راه اندازی مشاغل هستید و هدف شما از این امر استمرار بخشیدن به منظور غنی سازی خود است ، اگر در گردش خود متمرکز شوید در این راه گم می شوید.
برای رسیدن به یک هدف مهم ، شما باید مراحل مختلفی را طی کنید. و اینها به همان اندازه خط پایان مهم هستند.
زمان متحد شما است ، نه دشمن شما
وقت گذاشتن برای رسیدن به اهداف خود همچنین به معنای واقع بینانه بودن و روحیه آزاد بودن است. زیرا همانطور که می دانید محیط شما پر از فرصت است.
و اگر فقط به کوتاه مدت علاقه مند هستید ، می توانید فرصتهای زیادی را برای بهبود خود ، از تجربیات پاداش بخش از دست بدهید.
بعضی اوقات باید بتوانید سر خود را از میلگردها بلند کنید و نسبت به خود تحمل کنید. شما وقت دارید برای انجام هر کاری که می خواهید انجام دهید. اجازه ندهید بی تابى بر زندگی شما حاکم شود. پشیمان می شوید!
تعیین اهداف برای بهتر کردن زندگی: همه چیز از اینجا شروع می شود
مفهوم اهداف گاهی به اشتباه تفسیر می شود. گویی بر منفی بودن خاصی تأکید کرده است. انگار دلالت بر اجبار دارد ، چیزی که خنثی است و برخی می گویند که ایجاد انگیزه برای رسیدن به اهداف نمی تواند امری مثبت تلقی شود . ولی من به شما می گویم این اشتباه است.
وقتی این نوع استدلال را داریم ، یک چیز اساسی را فراموش می کنیم: یک هدف ، هدفی است که دارای مزایای برنامه ریزی شده است. مزایایی که پیش بینی شده است و دقیقاً مطابق نیازهای ما است.
بنابراین بله ، شما باید اهداف خود را تعیین کنید تا از زندگی خود معنا پیدا کنید. برای داشتن هدف. تمایل به پیشرفت.
آیا می خواهید از حالت “Autopilot” خارج شوید؟
بیشتر ما فقط حوادث را پشت سر می گذاریم. در موقعیت انتظار بمانید. با ارزشها راهنمایی می شوند ، اما همچنین و بالاتر از همه ترس ها و محدودیت هایی که در اطراف ما وجود دارد.
اهداف آنها اهداف آنها نیست. آنها خواسته های ساده ای برای مطابقت با یک ایده ، یک ایده آل از پیش تعریف شده هستند. ترازنامه؟ زندگی آنها خالی از معنا نیست.
آیا تا به حال از افرادی که یک روز می گویند “بیدار می شوند” نشنیده اید و تعجب نکرده اید که چگونه می توانستند بدون اینکه بخواهند پشت فرمان بروند ، راهنمایی می شدند؟
خوب ، این برای کسانی که اهداف عالی ، شخصی ، قوی دارند اتفاق نمی افتد. چه در مورد شما؟
هدف منبع انگیزه است نه تلاش برای غیرممکن
پیش بینی ، مادر موفقیت است. هرکس که موفق شود نه تنها اهداف والایی دارد بلکه او نیز می داند که برای رسیدن به آنها باید جنگید ، بهترین های خود را به دست آورد و نقاط عطف را در پیش گرفت.
می توانید این مراحل را به عنوان اهداف کم اهمیت تر مشاهده کنید. اهداف فرعی که به شما امکان می دهد تا به مسیری که هنوز برای سفر نرفتید ، تمرکز کنید بلکه بر اثبات تأمین تلاشهای شما است. اینکه شما در رکود ، بی تحرکی قرار ندارید.
تعیین اهداف برای بهتر کردن زندگی شما کاری است که من شما را به انجام آن تشویق می کنم. زیرا کسانی که تصمیم می گیرند خود را رها نکنند همیشه در نهایت با کشف یک پتانسیل عظیم غیر قابل استفاده در آنها و ایجاد انگیزه برای رسیدن به اهداف می باشد.
نکاتی برای رسیدن به اهداف خود
اگر در این سایت ، به دنبال انگیزه و تحریک هستید و به دنبال ایجاد انگیزه برای رسیدن به اهداف، شروع به درک تبدیل خواسته ها به داشته ها می کنید. شما می دانید چه می خواهید و شروع به درک چگونگی دستیابی به آن می کنید. با این حال ، شما می خواهید برای رسیدن به اهداف خود از برخی توصیه ها بهره مند شوید.
من در مورد جزئیات کوچک ، چیزهایی که باعث تغییر می شوند برای شما تعریف می کنم. مراقب باشید و همه اینها را به زندگی روزمره منتقل کنید. و خواهید دید که به زودی به ارتفاعات جدید خواهید رسید
برای چند سانتی متر دیگر…
آیا ورزش را در تلویزیون تماشا می کنید؟ دوست دارم هر از گاهی در مقابل مسابقات دو و میدانی از خود بپرسم. نه فقط برای عملکرد ورزشی بلکه بیشتر برای وضعیت ذهن رقبا. آنها برای هر ثانیه برای چند ثانیه ، چند سانتی متر آماده هستند.
قبل از شروع کار ، می بینیم که آنها مسیر را تجسم می کنند ، تلاش هایشان را برنامه ریزی می کنند. این دقیقاً همان کاری است که شما باید انجام دهید. اما این موضوع را قبلاً مورد بررسی قرار داده ایم.
نه ، آنچه در اینجا به من علاقه دارد این است که بین قهرمان و کسی که در رده چهارم است تفاوت ایجاد می کند. نفر چهارم هرگز مدال ندارد. نام او در هیچ کجا ظاهر نمی شود.
4 ، با این حال ، از 1000 نفر بد نیست. درست است اما فقط اسامی مدال آوران را به خاطر می آوریم. و حتی راحت تر از برنده بزرگ.
و اگر از نزدیک دقت کنید می بینید که بین 4 و 1 ، تفاوت در عملکرد بسیار ناچیز است. تقریباً صفر است اما نتیجه غول پیکر. چه چیزی را بخاطر بسپار بهترین توصیه برای رسیدن به اهداف خود به یک ارزش کاهش می یابد: شجاعت. زشتی
شکست این است که به خودتان اجازه دهید با شیب کمتری به کوه حمله کنید و راه هایی را بیابید که باعث ایجاد انگیزه برای رسیدن به اهداف شما باشد.
هنگامی که شما شکست می خورید ، شواهدی از عدم کیفیت خود می بینید. مهارت ها این شرم آور است زیرا در واقع ، شکست چیزی فراتر از شروع یک راه حل نیست.
زیرا وقتی از دست می دهید ، یک ابزار یا روشی را برجسته می کنید که کار نمی کند. بنابراین می توانید آن را از لیست راه حل ها حذف کنید. این راهی برای نزدیک تر شدن به هدف شماست. برای آگاهی از نقاط ضعف آن برای کار بر روی آنها.
بنابراین در اینجا 2 نکته برای رسیدن به اهداف خود آورده شده است که می خواهم امروز به شما بگویم: هرگز تسلیم نشوید و تلاش های خود را با نتایج به دست آمده تطبیق دهید.
تفاوت بین موفقیت و شکست بسیار ناچیز است … و شما نمی دانید که چقدر از موفقیت هنوز فاصله دارید.
چگونه می توانید به اهداف خود در محل کار برسید؟
همه می دانند که دنیای کار از نزدیک با خوشبختی ما پیوند دارد. اما همانطور که تصور می کنید ، اغلب از نظر مالی ما فواید آن را می بینیم. رضایت بخشی به محدودیت ، تعهد کرده است.
ما بیشتر و بیشتر می بینیم که مشاغل غذایی دارند. زیرا آنها به خودشان فرصت نمی دهند آنچه را می خواهند انجام دهند. مسئله این است که دید کلی بدبینانه و منفی شرکت باعث می شود که دیگر درگیر این موضوع نشویم.
و بنابراین اهداف مشخص و شخصاً برنامه ریزی شده ای ندارد. چه در مورد شما؟ آیا می خواهید از این زندان خارج شوید و به آنچه انجام می دهید افتخار کنید؟
رسیدن به اهداف در محل کار در حالی که واقع بین باشید
هر یک از کارمندان و خالق مشاغل ، وضعیتی متفاوت دارند. و بنابراین یک انگیزه که یکسان نیست. با این حال ، هر روز صبح ، دو پروفایل باید این قدرت را پیدا کنند که محدودیت های مثبت و نه محدودیتی که در انتظار آنهاست را ببینند.
هر چه وضعیت شما باشد ، بنابراین باید خود را بر این انگیزه مستقر کنید و به شما این امکان را می دهد تا خودتان را به عنوان فردی که در زندگی ساختار مشارکت دارد ، ببینید ، کسی که چیزی را به آن منتقل می کند و لذت واقعی را از آن منتقل می کند.
اگر از فعالیت خود رضایت نداشته باشید ، به سادگی نمی توانید به اهداف خود در محل کار برسید
چشم انداز میان مدت را اتخاذ کنید و اهداف خود را شخصی کنید تا بتوانید با ایجاد انگیزه برای رسیدن به اهداف به خودتان کمک کنید
هنگامی که دیدگاه خود را در مورد عادت حرفه ای خود تغییر داده اید ، باید مطمئن باشید که اهداف کوتاه مدت و میان مدت با امکانات شما ، ظرفیت های لحظه ای شما مطابقت دارند. اگر خیلی سریع از خودتان مطالبه کنید ، تمام انرژی خود را می سوزانید.
برای رسیدن به اهداف خود در محل کار ، آنها باید به عنوان مراحل ، به معنای یادگیری ، حرکت به سمت پیشرفت باشند و نه عناصری که تحت فشار قرار می گیرند.
هدف چیزی نیست که باید موجب استرس یا ترس شود. این هدفی است که ما به آن هدف داریم و باید به ما اجازه دهد تا در طول تحقق رشد کنیم.
برای رسیدن به اهداف خود در محل کار ، اول از هر چیز باید دید خود را نسبت به چیزها تغییر دهید ، اعتباری بگیرید ، در یک چشم انداز طولانی مدت غرق نشوید و به مفهوم رضایت تکیه کنید … در غیر این صورت شما به پایان می رسید وزن زندگی روزمره باعث تعظیم شما می شود.
رسیدن به اهداف خود: شما می خواهید با زندگی خود چه کاری انجام دهید؟
اگر در این سایت هستید ، مطمئناً می خواهید بر اساس تکامل ، نگرش مثبت ، تحریک و انگیزه متقابل بخشی از این انجمن باشید. شما می خواهید چیزی در زندگی خود تغییر دهید. و این خیلی خوب است من به شما تبریک می گویم
شما در حال حاضر از منفعل ایستاده اید ، که تنها پس از وقوع حوادثی که می توانند روی آن تأثیر بگذارند ، معنای زندگی خود را تأمل می کنند. شما اولین قدم را برداشتید. حالا باید روح خود را پیدا کنید. گوش دادن به آنچه در درون خود دارید برای بیدار کردن قدرت درونی خود.
رسیدن به اهداف خود کمی واضح است. زیرا بطور مشخص ، اهداف شما می توانند در یک ثانیه تغییر کنند. بنابراین ترجیح می دهم در مورد برنامه ریزی صحبت کنم. در درون نگری. به معنی پیش بینی پیشرفت شما در درازمدت و بلند مدت است.
محیط شما در تعریف شما از اهداف تأثیر می گذارد … اما شما استاد انتخاب های خود هستید
به اطراف خود نگاه کنید … چه می بینید؟ تبلیغات پیام های تجاری که شما را به کاهش وزن ترغیب می کند ، خرید خانه ، سگ ، ماشین. آیا این بدان معنی است که این اموال شما را خوشحال می کند؟ شما تنها کسی هستید که می داند.
از آنجا که اگر می توانید خواسته ها ، به خصوص مادی داشته باشید ، باید زمانی را شروع کنید که به پروژه هایی بپردازید که عمیق بر شرایط زندگی شما تأثیر بگذارد.
می دانید ، اغلب ، ما یک رویا را داریم که جرات نمی کنیم دنبالش کنیم. زیرا می ترسیم. ترس از رسیدن به او ، از اینکه مانند یک دیوانه به نظر برسید. از ناامیدی هم می ترسم. بنابراین یک عذر کامل بهانه برای عدم اقدام وجود دارد.
آیا می خواهید محیط خود را برای شما تصمیم بگیرد؟ آیا او با عواقب تصمیمات شما زندگی می کند؟
بنابراین این اولین مورد ضروری برای رسیدن به اهداف شما است: اطمینان حاصل کنید که آنها شخصی هستند. که شما قلب خود هستید و شخص دیگری نیستید.
اگر به خودتان ایمان داشته باشید و جرات داشته باشید می توانید دقیقاً همان چیزی باشید که می خواهید … و این یعنی ایجاد انگیزه برای رسیدن به اهداف
آیا این نکته مشترک را می دانید که همه افراد موفق ، که شما آنها را به عنوان مدل در نظر می گیرید ، در میان دارند؟ آنها خطر اعتقاد به خود را به خطر انداختند. برای آینده برنامه ریزی کنید و خود را در انجام کارهای عالی ببینید.
یک ضرب المثل قدیمی وجود دارد که می گوید شما آنچه را که بیشتر از آن می ترسید جذب می کنید. من می خواهم آن را تکمیل کنم. در واقع ، آنچه را که به دنبالش هستید جذب می کنید. مشکل این است که این تحقیق گاهی اوقات بیهوش است.
مثالی بزنید شما یک شخص خجالتی هستید و از آنچه افراد ملاقات می کنند فکر می کنند می ترسید. بنابراین ، خودتان را جدا می کنید. و شما دوستان زیادی ندارید. افرادی که می دانند شما را عجیب می بینند. زیرا شما در حال خروج نیستید. به نظر می رسد نمی خواهید ارتباط برقرار کنید. برای سرما خوردن
و در آخر ، آنچه را که از آن ترس داشتید جذب می کنید: داوری منفی علیه شما. وقتی تمام کاری که می خواهید (یا فکر کنید می خواهید انجام دهید) این است که از پوسته خود خارج شوید و با مردم دیدار کنید.
این حقیقت در همه زمینه های زندگی ما تأیید شده است. کسی که به خود شک کند ، قادر به پیش بینی ، برنامه ریزی ، حرکت عینی برای رسیدن به اهداف خود نیست.
بنابراین بله ، شما باید واقع بین باشید. اما همچنین به معنای در نظر گرفتن توانایی شما در ذخیره دانش است. برای بهبود همه ما یک روز مبتدی هستیم.
شما در هر چیزی متخصص به دنیا نیامده اید. شما آن را از طریق سخت کوشی و پیروی از احساسات خود تبدیل می کنید. بنابراین از خود بپرسید که احساسات شما چیست؟ و چه وسیله ای در اختیار شما برای دنبال کردن آنها است؟
زیرا این دو سؤالی است که شما را به مهمترین گزینه ها راهنمایی می کند. به سمت تصمیماتی که ارزش زندگی شما را به وجود می آورد.
چرا داشتن اهداف مهم است؟
یکی از دلایلی که باید به دنبال ایجاد انگیزه برای رسیدن به اهداف خود باشید این است که زندگی بدون هدف کمی شبیه به قطار بدون ریل است. واقعاً معنی ندارد احتمالاً افراد اطراف خود را می شنوید که می گویند “باید از زندگی لذت ببرید” ، “آن را همانطور که می آید” بگیرید …
اما من برای کسانی که مانترا فقط به Carpe Diem فرو می رود ، یک سؤال دارم: آیا آیا این رضایت ده برابر افزایش نمی یابد وقتی شکل پاداش بدست می آورد؟ در مورد غرور چیست؟ احساس موفقیت؟
این سؤالاتی است که من از شما دعوت می کنم از خودتان بپرسید. به طور جدی.
اهداف شما شخصیت شما را مشخص می کند
سرگردانی بی هدف بسیاری از مشکلات را به وجود می آورد. کسی که نمی فهمد چرا داشتن اهداف خاص بسیار حیاتی است ، به دنبال دستیابی به پیشرفت نیست. و در پایان ، به نقش آن در محیط خود شک خواهید کرد.
چرا داشتن اهداف مهم است؟ زیرا بدون آنها ، هیچ قاب ندارید. شما چیزی نمی خواهید. بنابراین شما نمی توانید خوشحال باشید. شکست را در چشم انداز قرار دهید. موفقیت خود را برنامه ریزی کنید. مشکلات احتمالی را پیش بینی کنید.
انگیزه و عزت نفس از این احساس ناشی از انجام کاری عالی ، معنای دادن به زندگی فرد ناشی می شود. بدون فکر کردن در مورد این مضامین ، ما به سرعت در منطق قربانی و تاسف فرو می رویم.
چه اهدافی باید داشته باشید؟
شما تنها کسی هستید که می توانید آن را بدانید. و علاوه بر این ، شما باید این عبارت را بارها و بارها تکرار کنید. از آنجا که در طول سفر شما ، مردم با اراده سعی می کنند همه چیز را منطقی جلوه دهند ، شما را در جعبه ای قرار دهند تا شما را تحت تأثیر قرار دهند.
از عزیزانتان گرفته تا مربیان ، از طریق تبلیغات یا داستان گویی در همه جا پیرامون شما. شما رویاهای خود را دارید. اهداف شما باید از اینها سرچشمه بگیرد.
هدف چیزی فراتر از نتیجه یک سؤال ساده اما سرنوشت ساز نیست: چگونه می توانم زندگی را که می خواهم زندگی کنم ، بنا کنم؟
حالا که کمی واضح تر می بینید ، بگذارید این سؤال را بپرسم: آیا داشتن اهداف مهم است؟ و اگر قانع باشید ، چگونه به آنها جان می دهید؟ آنها در کجا قرار دارند؟
می بینید … تفکر تازه آغاز شده است. اما اکنون شما سوار قطاری شده اید که بر روی ریل قرار گرفته است.
بیشتر بخوانید :
رابطه هوش در موفقیت فردی و راه هایی برای تقویت خلاقیت