چگونه تعهد کارکنان خود را حفظ می کنید؟

[ad_1]

شما باید بدانید که انگیزه کارکنان شما به عنوان یک رهبر چیست. این امر به این دلیل است که ما زمان زیادی را در محل کار می گذرانیم و می خواهیم این کار متمرکز باشد و بین شغلی که به ما پول می دهد تا صورت حساب هایمان را پرداخت کنیم و رویاها و آرزوهای بزرگ ما تعادل ایجاد کند ، تعادل برقرار کند ، بنابراین وظیفه شما به عنوان رهبر این است که برای رسیدن به این هدف کمک کنید ؛ هنگامی که کارکنان احساس می کنند از جاه طلبی های خود منحرف شده اند ، همچنین به کار خود علاقه ای نخواهند داشت. بنابراین اولین قدم برای مشارکت کارکنان با پرسیدن یک سوال مهم آغاز می شود: چرا آنها این گونه هستند؟

اگر کسب و کار شما در نهایت ارزش و معنا را به زندگی می افزاید ؛ کارکنان باید از دلیل آگاه باشند. زیرا به مشارکت گسترده کارکنان کمک می کند. اگر می خواهید از اخراج کارکنان خودداری کنید ، باید بتوانید انگیزه شرکت خود را شناسایی کرده و آن را با انگیزه تیم خود مرتبط کنید. یعنی آیا ارزشهای اصلی شرکت خود را از روز اول شروع کار به آنها توضیح می دهید؟ آیا انگیزه تصمیمات شماست؟ شما باید مطمئن شوید که انگیزه های اعضای تیم با انگیزه های بزرگتر شما مطابقت دارد. این به این دلیل است که این تنها راهی است که آنها را درگیر می کند.

به زیردستان به عنوان افراد نگاه کنید ، نه فقط به عنوان کارکنان.

این بخش از کار با دانستن یک حقیقت ساده آغاز می شود: شخصیت کارکنان محدود به مهارت های آنها در موقعیتی که گرفته اند نیست. بنابراین شما باید کل شخص را ببینید ، نه فقط شرح شغل. شما همچنین باید به آنها اجازه دهید خودشان باشند و آنچه را که نقش از آنها می خواهد انجام دهند تا شخصاً روی کارکنان تمرکز کنند ، انجام ندهند.

مدیران هنگام مشاهده رزومه کارمندی به دام می افتند و انتظار دارند او موفقیت های قبلی خود را تکرار کند. آیا به او آزادی تفکر خارج از چارچوب و نوآوری در شرکت قبلی خود داده شد؟ آیا در سازمان خود از او حمایت مشابهی می کنید؟ دستاوردهای او در گذشته ممکن است قابل توجه باشد ، اما از آن زمان تا کنون چگونه پیشرفت کرده است؟ آیا موقعیتی که می خواهید اشغال کنید با رشد شغلی او مطابقت دارد؟ یا آیا می تواند استعدادهای خود را به بهترین نحو در یک سازمان دیگر سرمایه گذاری کند؟ و مهمتر از همه ، او چه می خواهد؟

کارکنان مهارت های متفاوتی دارند که هرکدام علاقه و جاه طلبی دارند. ساده ترین راه برای بررسی تعهد کارکنان در کار این است که وظایفی را خارج از شرح شغل خود به آنها اختصاص دهید. بنابراین ، رهبران واقعی کارکنان خود را افرادی پیچیده می دانند. آنها همچنین از اعضای تیم خود انتظار دارند که کار خوبی را بدون فراموش کردن علایق منحصر به فرد کارکنان خود انجام دهند و به دنبال سرمایه گذاری این منافع در چارچوب وظایفی هستند که به آنها محول شده است.

اگر متوجه شدید که انگیزه های پنهان کارمند شما خارج از محدوده وظایف او است؟ یعنی مثلاً می خواهد در نهایت در کشورهای در حال توسعه مدرسه ای برای کودکان باز کند؟ پاسخ این است که شما هنوز می توانید این اطلاعات را سرمایه گذاری کرده و به کارهایی که برای سازمان شما انجام می دهد مرتبط کنید. ممکن است بتوانید با به یاد آوردن او در صورت بروز فرصت به او کمک کنید. ممکن است بتوانید موقعیتی را به او بگویید که به تمایل او برای بهبود مهارت های مدیریتی او کمک کند ، که او را سپاسگزار و انگیزه برای انجام یک کار بزرگ خواهد کرد. این به این دلیل است که شما به خواسته های او علاقه نشان داده اید و زیرا او می تواند ببیند که چگونه کاری که اکنون انجام می دهد می تواند به او در رسیدن به خواسته خود در پایان کمک کند.

کارکنان را با تفکر رشد درگیر کنید:

آیا شرکت شما طرز تفکری در مورد رشد را اتخاذ می کند یا از طرز فکر ثابتی پیروی می کند؟ شرکتهای ثابت فکر تمایل دارند به افرادی که کار سنتی انجام می دهند با تبلیغات و پاداش پاداش دهند. بنابراین کارکنانی که به عنوان رهبران بالقوه دیده نمی شوند از ریسک کردن می ترسند. این به این دلیل است که آنها احساس می کنند از طرف مدیریت پشتیبانی نمی شوند و بنابراین نسبت به کسانی که در شرکت هایی با طرز فکر رشد کار می کنند کمتر به این شغل متعهد هستند. سازمانهای رشد گرا به استعدادها متفاوت نگاه می کنند. مدیران آنها تمایل دارند در مورد زیردستان خود مثبت صحبت کنند و همکاری را به عنوان معیار بپذیرند. بنابراین انتظار می رود که کارکنان در سراسر سازمان به دنبال راه حل های غیر استاندارد باشند و برای توسعه مهارت های جدید در شرکت تلاش کنند.

همه ما مهارت های بیشتری نسبت به شغلی که انجام می دهیم داریم و می خواهیم محیط کاری وجود داشته باشد که ما را وادار کند تا با اراده و آگاهی کامل ، بهترین کار را انجام دهیم ، بدون اینکه فراموش کنیم که نیازها و زندگی خارج از کار داریم. از آنجا که هیچ کس بدون توجه به اینکه چگونه می تواند بر سایر حوزه های زندگی ما تأثیر بگذارد ، شغلی را نمی پذیرد ، ممکن است یکی از ما فرزندی با نیازهای خاص داشته باشیم و سپس به دنبال شغلی با مزایای سلامتی برای آن کودک باشیم ، یا فردی از ما می خواهد انجام دهد او پیاده روی می کند و سپس به دنبال شغلی می رود که به او تعطیلات آخر هفته می دهد.

لازم نیست همه جزئیات زندگی شخصی کارکنان خود را بدانید ، اما رهبر بودن مستلزم توجه به کارکنان است. همچنین به معنای باز بودن به زندگی خود است ، یعنی. برای مثال به آنها بگویید “چرا خودت نیستی” ، “برای من سخت است زیرا پسرم تمام شب بسیار گریه کرد ، بنابراین اگر امروز کمی بی هدف هستم من را ببخش”. یک تشخیص ساده از این قبیل مستلزم درجه ای از آسیب پذیری است و به دیگران یادآوری می کند که شما یک انسان هستید ، که همه آنها جزء لاینفک تفکر رشد هستند و به شما کمک می کند تا سطوح بالاتری از مشارکت کارکنان را بدست آورید.

منبع

[ad_2]

دیدگاهتان را بنویسید