اهداف و نتایج کلیدی: کاربرد آنها چیست؟ چگونه آن را تعریف کنیم؟

چندین دلیل دیگر وجود دارد که ممکن است اهداف را از بین ببرد ، از جمله:

  • اینکه هدف بلندپروازانه تر از آن است که باید باشد و موفقیت آن چنان از دسترس شما خارج است که پیگیری آن بی معنی می شود و احساس می کنید که هرگز به هدف خود نخواهید رسید.
  • بعد از تعیین تاریخ هدف ، این امر شما را به تاخیر انداختن تلاش برای آن سوق می دهد. این به این دلیل است که احساس می کنید موضوع فوری نیست.
  • هدف به اندازه کافی روشن نیست ، بسیار مبهم است و تهیه برنامه ای برای دستیابی به آن دشوار است. حتی اگر هدف عالی به نظر برسد ، شما نمی دانید که چگونه آن را محقق کنید.

اهداف شرکتی و فردی و نتایج کلیدی (OKR) می توانند دستورالعمل ها و دستورالعمل های لازم برای دستیابی به اهداف خود را به شما ارائه دهند.

اهداف و نتایج اصلی هدف دستیابی به هدف ، و راهنمایی های لازم برای دستیابی به آن را به شما می دهد. همچنین استراتژی هایی را به شما ارائه می دهد که به شما نشان می دهد چگونه پیشرفت را اندازه گیری کنید و به موفقیت برسید ، و چگونه می توانید ابتکاراتی را که برای رسیدن به اهداف خود باید دنبال کنید ، اجرا کنید.

پیروی از اهداف اصلی و روش نتایج بهتر از پیروی از روش تک هدف است. این به این دلیل است که همه چیز را به هم پیوند می دهد.

چشم انداز شرکت در بالاترین سطح است و اهداف و نتایج اصلی سالانه – که تعداد آنها 3-5 است – زیر این چشم انداز وجود دارد ، و سپس اهداف و نتایج اصلی که هر سه ماه تنظیم می شوند می آیند. هر یک از این سطوح به سطح بعدی کمک می کند و ما با اجرای همه ابتکارات (کارها) توسط تیم ها و افراد روزانه ، هفتگی و ماهانه به آن می رسیم.

1 اهداف و نتایج اصلی چیست؟ H2>

این اندی گروو بود که برای اولین بار اصطلاحات اساسی و نتایج را در دهه 1970 هنگام کار با اینتل ابداع کرد. این اصطلاح از آن زمان گسترش یافته است و شرکت هایی مانند Google و Netflix از آن استفاده کرده اند.

اهداف و نتایج کلیدی روشی مشترک است که شرکتها و افراد می توانند برای تعیین اهداف بلند پروازانه و الهام بخش و اهداف نیز قابل دستیابی است .

روشهای اصلی و نتایج نه تنها برای استفاده شرکتها جهت تعریف اهدافشان بلکه برای افزایش همکاری ، تعامل و شفافیت بین اعضای مدیریت عالی و کارکنان آنها ایجاد شده است. داشتن اهداف مشترک در سراسر شرکت ، کارمندان را بر آن می دارد تا برای دستیابی به این اهداف با هم همکاری کنند و سپس هنگام دستیابی به آنها با هم جشن بگیرند.

هدفی که با استفاده از اهداف اصلی و روش نتایج تعیین می شود ، هدفی است که شما به دنبال دستیابی به آن هستید و نتیجه اصلی راهی است که در آن با اندازه گیری مشخص می شود که آیا هدف محقق شده است یا نه.

نتایج اصلی آن است که این روش را قابل اندازه گیری می کند ، با این کار می دانید که آیا در رسیدن به اهدافی که تعیین کرده اید موفق بوده اید یا خیر ، در حالی که مسئله تعیین موفقیت هدف بدون بازخورد باقی مانده است.

2. اهداف و نتایج اصلی را مشخص کنید: h2>

این روش شامل اهداف – نتایج مورد نظر شما – و پنج نتیجه اصلی است.

نتایج اصلی معیارهایی است که مشخص می شود هدف محقق شده است یا خیر و در زیر آن مجموعه ابتکاراتی وجود دارد که عبارتند از فعالیتها یا اقدامات لازم برای دستیابی به نتایج اساسی.

اهداف و نتایج اساسی برای تعیین جهت کلی شرکت تنظیم شده اند و ایجاد نوعی وابستگی متقابل ضروری است تا همه کارکنان برای رسیدن به هدف مشترک یکسان تلاش کنند. اما حتی اگر بیشتر بحث ما درباره اهداف و نتایج اصلی در سطح شرکت ها باشد ، به یاد داشته باشید که افراد همچنین می توانند از این روش برای قرار دادن برنامه هایی که زندگی آنها را سازماندهی می کند .

شرکتها معمولاً از یک بیانیه چشم انداز و یک بیانیه ماموریت استفاده می کنند ، زیرا این دو بیانیه جهت دهی شرکت را در طی ده سال آینده – یا بیشتر – تعریف می کنند. این رویکرد هدف نهایی است که باعث می شود کارمندان شرکت – و در بعضی موارد مشتریها – گرد هم آیند و از هدفی که شرکت برای آن کار می کند حمایت کنند.

چشم انداز تعیین شده توسط این شرکت جهت خود را مشخص می کند ، که به این شرکت اجازه می دهد هر سال اهداف و نتایج کلیدی را تعریف کند تعداد اهداف و نتایج اساسی بین 3-5 است که نشان دهنده اهدافی است که دستاورد شرکت نزدیک به دستیابی به چشم انداز کلی آن است و به ویژه به نتایج مربوط به شرکت در 12 ماه آینده مربوط می شود.

اهداف و نتایج کلیدی تعیین شده توسط هر شرکت دارای نتایج اساسی واضح و قابل اندازه گیری هستند – حداکثر تا پنج – بنابراین آنها می توانند پیشرفت خود را کنترل کرده و موفقیت را بسنجند. این اهداف شامل اهدافی است که شرکت به دنبال دستیابی به آن در تمام بخشهای این شرکت است و اهداف یک بخش ممکن است با اهداف سایر بخشها همپوشانی داشته باشد.

سپس بخشهای شرکت بسته به اهداف و نتایج اصلی شرکت هر سه ماه مجموعه ای از اهداف و نتایج اصلی را توسعه می دهند. درست مانند اهداف و نتایج شرکت ، کلیه بخش ها نیز نتایج کلیدی را تعریف و توافق کرده اند ، تا بتوانند پیشرفتی را که دارند انجام دهند.

3 ایجاد هدف خوب: h2>

اهداف مسیری را که باید طی کنید تعریف می کنند ، از خود الهام می گیرند و مسیر شما را مشخص می کنند.

هنگام تعریف هدف ، باید کاملاً واضح ، بیان شده و بدون هیچ گونه شک و تردیدی درباره نتیجه هدف باشد. هدف همیشه باید نتیجه ای باشد که شما در ابتدا نمی دانید چطور می توانید به آن برسید ، اما می دانید که هدف آن رسیدن به چه نتیجه ای است.

هدف همچنین باید از نظر توانایی دستیابی به آن متعادل باشد. اگر هدف – به عنوان مثال – به دست آوردن 100٪ از سهم بازار در صنعت خود باشد ، این هدف نه تنها یک هدف بیش از حد مجاز است بلکه ممکن است غیرممکن نیز باشد. برعکس ، اگر دستیابی به نتیجه ای که قرار است در رسیدن به هدف به دست آورید ، مانند افزایش 1٪ سهم بازار ، ممکن است اشتباه کنید.

اگر دستیابی به هدفی که تعیین شده بسیار آسان ، بیش از حد دشوار یا غیرممکن است. تعیین هدف اتلاف وقت است. این به این دلیل است که هدف هیچ ارزشی ارائه نمی دهد و تیم در آخر هیچ توجهی به آن نخواهد کرد ، اما اعتماد به نفس خود را نسبت به کل روش از دست خواهد داد.

4. چه چیزی باعث می شود امتیاز پایه خوب شود؟ h2>

هدف مسیری را که می خواهید دنبال کنید مشخص می کند و نتایج مورد نیاز برای دستیابی را نشان می دهد. در حالی که نتایج اصلی ایستگاههای اصلی هستند که برای رسیدن به آن نتایج از آنها عبور می کنید.

پیشرفت حاصل شده از طریق نتایج اصلی کنترل می شود ، بنابراین شما می توانید برای اطمینان از اینکه در مسیر درست رسیدن به نتیجه مطلوب هستید ، آمار و اندازه گیری هایی را انجام دهید.

اگر اهداف به خوبی تفکر و تعریف شده باشند ، نتایج اصلی آنچه را حفظ می کند اشتیاق و تمرکز تیم ؛ دلیل آن این است که قابل اندازه گیری است.

هنگامی که یک نتیجه اساسی حاصل می شود ، این نه تنها نشانه پیشرفتی است که حاصل شده است ، بلکه یکی از نقاط عطفی است که در آن موفقیت کسب شده جشن گرفته می شود. این نقاط عطف مهم تیم ها و افراد را با انگیزه نگه می دارد ، خصوصاً وقتی آنها برای رسیدن به اهدافی که هر چهار ماه تعیین می شود تلاش می کنند.

مهمترین قسمت در تعریف نتایج کلیدی قابل اندازه گیری است ، به این معنی که در حصول نتیجه شکی نیست. برای مثال ، اگر هدف “افزایش درآمد 5 درصدی در این سه ماهه” باشد ، یکی از نتایج اصلی می تواند “بازاریابی 100 دوره آموزشی جدید” باشد.

اگر 80٪ دوره های آموزشی به بازار عرضه می شد ، فقط 80٪ از آن نمره پایه بدست می آمد.

5. اهداف و نتایج اولیه را کنترل کنید: h2>

شما باید اهداف و نتایج اصلی را کنترل کرده و مرتباً آنها را مرور کنید.

گرایش شرکت معمولاً هر ساله مورد بررسی قرار می گیرد ، گرچه این یک فعالیت مداوم است. با این حال ، اهداف اصلی و نتایج تعیین شده توسط شرکت باید هر سه ماه یکبار بررسی شود.

بررسی اهداف و نتایج اصلی هر سه ماه یکبار برای پیشرفت صورت گرفته از نظر نتایج اصلی که در ابتدای سه ماه مشخص شده است ، لازم است. این نتایج کلیدی به شما نشان می دهد که آیا از طریق فرآیند اندازه گیری و نظارت بر پیشرفت در مسیر درستی هستید یا خیر.

انجام یک بازبینی هر سه ماه به تیم ها این فرصت را می دهد تا در مورد ارزشی که برای شرکت ، کارمندان و ذینفعان نهایی ارائه می دهند ، موفقیت های خود را بسنجند ، زیرا ممکن است اهداف و نتایج کلیدی سه ماه پیش اکنون ارزش یکسانی را ارائه ندهند. بنابراین درباره ارزش اهداف و نتایج اصلی بحث کنید و از خود بپرسید: آیا این اهداف و نتایج اساسی هنوز انگیزه من را برای دستیابی به چشم انداز کلی سازمان فراهم می کند؟ یا لازم است آن را تغییر داده و مورد جدیدی قرار دهم؟

برای بررسی اهداف و نتایج کلیدی در سطح تیم و ابتکارات دستیابی به آنها ، شما نیاز به جلسه با اعضای تیم حداقل هر دو هفته یا حتی هر هفته در بعضی موارد .

در جلساتی که به طور منظم برگزار می شود همان اصل عمل می شود که در فرآیندهای بازبینی که هر سه ماه و هر سال انجام می شود ، هنگام بررسی پیشرفت حاصل شده است. بنابراین چه چیزی در این عملیات مفید و مفید نیست؟ P>

اهداف و نتایج کلیدی یک راه عالی برای ارائه اهداف در قالب سازمان یافته تر است که پیگیری آنها را آسان تر می کند. این روش به شما امکان می دهد اهداف بلند مدت را از اهدافی که دستیابی آنها به حرکت کوتاه مدت دارد جدا کنید تا بتوانید تمرکز و توجه خود را در طول سال حفظ کنید. / p>

تنظیم اهداف قابل اندازه گیری با تعیین نتایج کلیدی به شما امکان می دهد پیشرفت خود را در رسیدن به اهداف کنترل کنید این یک روش عالی برای حفظ اشتیاق و تمایل به موفقیت بیشتر است. و دقیقاً مانند تعیین اهداف منظم ، اگر برای تعیین صحیح آنها از قبل زمان اختصاص ندهید ، دیگر علاقه خود را از دست خواهید داد یا این اهداف ارزشی را که می خواستید ارائه دهید فراهم نمی کنند.

برای دستیابی به موفقیت در هنگام استفاده از اهداف و رویکرد نتایج اساسی در شرکت ، اهداف و نتایج زیادی را تعیین نکنید و بگذارید شفاف باشند و اطمینان حاصل کنید که برخی از اعضا را پشتیبانی کنید تیم را یک دیگر کنید ، و پیشرفت را مرتباً بررسی کنید. و اگر همه این کارها را انجام دهید ، بهترین شانس را برای دستیابی به اهداف خود خواهید داشت.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید