اختلال شخصیت مرزی: تعریف ، علل ، علائم و روش های درمان

شما او را در بعضی مواقع دارای انرژی ، اشتیاق ، هیجان و مثبت می بینید و در بعضی مواقع او او را کنترل می کند احساسات منفی بسیار قوی ، تأثیر در استفاده وی با جزئیات مختلف زندگی؛ او بدون اینکه وقت کافی برای تفکر و مطالعه به او بدهد ، برای تصمیم گیری می شتابد و به دلیل بی احتیاطی و عدم کنترل احساسات ، تمایل دارد بسیاری از فرصت ها و افراد را از دست بدهد. او فرهنگ “nifs” را در زندگی اش دوست دارد و مشتاقانه پاک می کند هر شخصی را در حالت غیر عادی خود قرار دهد ، سپس از عمل خود پشیمان و پشیمان می شود.

منطق در زمان های خاص از آن غایب است و شناخته نمی شود. بنابراین با منطق بحث نکنید ، او را به خاطر تصمیمات غیر منطقی خود انتقاد نکنید. او در حال تجربه جدال بین احساسات متناقض خود است و احساس پایداری و راحتی نمی کند.

اگر مشاهده می کنید که خودش و بدنش را شکنجه می کند ، شوکه نشوید. او برای خودش ارزشی قائل نیست ، نگاهی نابرابر به آن دارد ، از وحشیگری و عصبانیت حجابی می گیرد که احساس عدم امنیت او را پنهان می کند و جامعه او را به دلیل عجله ، تصمیمات عجولانه ، خلق و خوی بیش از حد و از دست دادن هویتش مورد انتقاد قرار می دهد ، بدون اینکه بداند پشت همه اینها انسانی به محاصره و عشق واقعی نیاز دارد. اقدامات او نتیجه ترس شدید و عدم اعتماد به نفس وی است. چند بار او به شریک زندگی خود گفت ، “من تو را در زندگی خود نمی خواهم” ، اما او در درون او گفت: “من تو را می خواهم ، اما می ترسم که به من خیانت کنی ، بنابراین قبل از اینکه تو مرا ترک کنی تو را ترک خواهم کرد”.

فردی با شخصیت مرزی بین راست و شمال بسیار دور می چرخد ​​و بین آنها گم و گم می شود ، بدون تسلط بر موقعیت در وسط.

شخصیت مرزی: تعریف ، علل ، علائم و نحوه کار. این همان چیزی است که در طول این مقاله در مورد آن بحث خواهیم کرد.

تعریف شخصیت مرزی: h2>

این شخصیت مزاجی با تغییرات شدید خلقی جایی که بین دوره های مثبت ، هیجان ، شادی و بهره وری و پس از آن دوره های غم ، افسردگی ، بی علاقگی ، تنبلی ، شکایت و عصبانیت در نوسان باشد. این نوسانات خلقی بر مفاصل اساسی زندگی فرد ، از جمله شغل ، جنبه های تحصیلی ، اجتماعی و خانوادگی تأثیر می گذارد. وقتی فرد روحیه خوبی ندارد ، فرد تمایل به احمقانه ها و تصمیمات غلط زیادی دارد ، عملکرد و بهره وری او تحت تأثیر منفی قرار می گیرد و اطرافیان او را به لرزه می اندازند و او را از خود دور می کنند.

علائم اختلال شخصیت مرزی: h2>

1 نمای حقارت از خود: h3>

شخصیت مرزی نسبت به دیگران احساس کمتری دارد و برای خودش ارزشی قائل نیست. شما می بینید که او دائماً پراکنده و گم شده است ، و به عقاید خود اعتماد ندارد و ارزش آنها را از نظر دیگران درباره آنها می گیرد.

2. از دست دادن هویت: h3>

شخصیت مرزی اصول ، ارزشها یا چشم انداز مشخصی از اهداف خود ندارد ، زیرا همه چیز در زندگی او قابل تغییر و تغییر است. او دقیقاً نمی داند که چه می خواهد و همچنین در صورت تعیین هدفش با صبر و حوصله به دنبال رسیدن به هدف خود نیست ، بلکه می خواهد بلافاصله نتایج ظاهر شود.

3 اغراق در احساسات و از دست دادن تعادل: h3>

شخصیت مرزی سازش در زندگی او را تشخیص نمی دهد. هنگامی که او خوشحال است ، شادی خود را به روشی هیستریک مانند خندیدن دیوانه وار و رقصیدن به شکلی عجیب بیان می کند؛ اما هنگامی که غمگین می شود ، بدترین احساسات منفی را به خود می گیرد و در فضایی از کینه بیش از حد زندگی می کند و تفسیر او از همه امور ، تفسیری منفی است ، هرچند کوچک ؛ اضطراب او به وحشت و وحشت و خجالت ساده به شرم و توهین تبدیل می شود.

سو Mis مدیریت احساسات او اغلب او را در معرض بسیاری از قسمت ها قرار می دهد. عصبانیت و افسردگی ؛ این مشخصه با نوسانات شدید خلقی همراه است ، زیرا طی دوره هایی از و انرژی که ممکن است ساعتها یا روزها طول بکشد و به دنبال آن دوره های بدبختی ، تنبلی و شکایت وجود دارد.

4 رفتار غیرمسئولانه: h3>

هنگامی که شخصیت مرزی دوره هایی از خلق و خوی کم را تجربه می کند ، احساسات منفی با تمام قدرت زندگی می کنند ، و این باعث می شود که رفتارهای تکانشی ، بی پروا و غیرمسئولانه ای مانند تصمیم به سو abuseاستفاده داشته باشند مواد مخدر یا الکل و غیره با هدف تخفیف و فرار از وضعیت روانی وخیم او ؛ اما پس از آن ، او احساس پشیمانی می کند و دوباره به چرخه احساسات منفی بازمی گردد.

5. آسیب بدنی: h3>

به دلیل ناتوانی در کنار آمدن با احساسات منفی شدید ، عصبانیت و جنون. شخصیت مرزی تمایل دارد به نوعی به بدن او آسیب برساند خودآرایی ، ، به عنوان روشی برای بیان آتشفشان داخلی که به خودی خود می سوزد.

6. انفجار و انعطاف ناپذیری: h3>

شخصیت حاشیه ای فرهنگ افراط گرایی را در برخورد با امور زندگی و افرادش پذیرفته است. به عنوان مثال: اگر شخصی با او رفتار منفی داشته باشد ، او را کاملاً منفجر می کند و او را نمی بخشد. این او را در معرض از دست دادن افراد مثبت در زندگی او ؛ این جمله را تأیید نمی کند ، “کمال فقط برای خداست”.

ترس از رها شدن نیز بر روابط عاطفی او حاکم است. دلیلش این است که او شخصیتی با اعتماد به نفس است و تحت این تصور قرار دارد که طرف مقابل هر لحظه او را رها خواهد کرد.

فیلم را تماشا کنید: 8 روش برای بهبود خلق و خوی شما در 5 دقیقه

دلایل شکل گیری شخصیت مرزی: h2>

1 عامل ژنتیکی: h3>

اگر كودكی به یكی از والدین یا نزدیكان نزدیكش مبتلا شود ، به BPD مبتلا می شود.

2. سایر عوامل اضافه شده به ژنوتیپ: h3>

وجود عوامل دیگر در محیط کودک به اختلال شخصیت مرزی کمک می کند. مانند:

  • عصبی بودن: هنگامی که یکی از والدین عصبی است و دیگری والدین مبتلا به BPD است. این باعث می شود کودک بیشتر به این اختلال مبتلا شود.
  • خشونت جسمی و جنسی: قرار گرفتن کودک در معرض آزار جسمی یا جنسی در مراحل کودکی ، احتمال وجود BPD را با وجود عامل ژنتیکی در خانواده افزایش می دهد.
  • غفلت شدید: کودکی که از نظر روانشناختی توسط والدین خود مورد غفلت واقع می شود ، با وجود استعداد ژنتیکی در خانواده ، بیشتر دچار BPD می شود.
  • از دست دادن والدین: از دست دادن والدین – خواه طلاق یا مرگ – با داشتن استعداد ژنتیکی در خانواده ، خطر ابتلا به BPD کودک را افزایش می دهد.

نحوه برخورد با شخصیت مرزی: h2>

  • والدین باید توجه داشته باشند که فرد مرزی شخصی است که فشارهای روانی بسیاری را پنهان می کند که به صورت تغییرات شدید خلقی ، رفتارهای بی پروا ، طغیان های عصبانیت و جنون و سیل آسای تصمیمات اشتباه ؛ بنابراین ، آنها باید فرزندشان را در خود داشته باشند ، او را بپذیرند و او را همانطور که هست دوست داشته باشند ، زیرا او مبارزه بزرگی بین دافعه و یک وضعیت بی ثباتی و امنیت را تجربه می کند.
  • والدین برای کمک به آنها در مقابله با این اختلال و کمک به فرد بیمار باید از یک روانشناس کمک بگیرند.
  • در دوره هایی از خلق و خوی بالا در فرد مرزی سرمایه گذاری کنید ، مانند: والدین او را به خاطر هر رفتاری که می کنند ، تحسین می کنند و به او عشق و توجه می دهند.
  • والدین باید شرایط را در موارد عصبانیت بیمار داشته باشند و با احساسات و انتقادات شدید با بیمار برخورد نکنند. بلکه در تلاش است تا شرایط را بپذیرد ، و نه اینکه در مورد چیزهای منطقی و منطقی مانند صحبت در مورد خدا و در مورد درست و غلط صحبت کند. او در هنگام عصبانیت زبان ذهن را نمی فهمد. در مورد پافشاری او در شرایط و استفاده از خشونت ، خانواده در اینجا باید عقب نشینی کنند تا زمانی که او آرام شود و به هوش بیاید.
  • اگر تهدیداتی در هنگام حملات خشم وجود داشته باشد ، مانند بیمار تهدید به خودکشی یا صدمه زدن به خود. والدین باید بجای انتقاد از او و رد اعمال او ، سعی کنند به او اجازه دهند احساسات منفی خود را ابراز کند و آنها را از قلب خود بیرون کند ، مانند اینکه از او در مورد مواردی که باعث ناراحتی او می شود از او س askingال کنند.
  • والدین باید فرزندشان را دائماً کنترل کنند و از ابتدا قبل از آنکه شدید شود با آشفتگی مقابله کنند. این کار با توجه به علائم هشدار دهنده مشکلی در مورد فرزندشان مانند وجود سوختگی یا خراش بر روی بدن وی ، تهدید دائمی خودکشی در خشم و سایر موارد انجام می شود.
  • والدین باید کودک مورد نظر را با علاقه و تمرکز گوش دهند ، مهم نیست که چه می گوید ، زیرا او شدیداً به توجه و مراقبت نیاز دارد.
  • ایجاد یک پل ارتباطی دائمی با پسر بیمار ، به طوری که هیچ سرزنش ، انتقادی یا توبیخ وجود ندارد ، اما پذیرش ، مهار و مشارکت ، جایی که والدین پسر خود را با اتخاذ روش بحث دائمی ، بررسی آزار دهنده و مشاوره های سخت از دست می دهند ؛ آنها همچنین باید یک سیستم از س questionsالات مفید در رابطه با پسر را بپذیرند ، مانند اینکه از او بپرسند: روز شما چگونه گذشت؟ چرا حالتان بد است؟ من آماده شنیدن شما هستم ، بنابراین به من بگویید چه چیزی شما را آزار می دهد.
  • طرفی که از نظر احساسی به فردی با شخصیت مرزی وابسته است باید درگیری درونی را که تجربه می کند و احساس ناامنی مداوم او را درک کند ، زیرا فرد مرزی می خواهد شریک زندگی اش با او بماند اما ضعف اعتماد به نفس او باعث می شود که از خیانت طرف مقابل به او بترسد و او را رها کند. بنابراین متوجه می شوید که او تمایل دارد که رویگردانی کند و شریک زندگی خود را ترک کند و آن را به عنوان یک قدم پیشگیرانه در برابر درد خیانت ترک کند.

خلاصه: h3>

دستیابی به تعادل هدف هر انسانی در زندگی است و کسانی که بالا و پایین را دوست دارند هرگز در زندگی خود به آرامش نخواهند رسید. بنابراین ، برای تعادل تلاش کنید ، در مسیر آن تلاش کنید و بدانید که این کار با عشق و مهار آغاز می شود. اگر ابتدا بر عشق و قدر خود و سپس دیگران مسلط نشوید ، از نظر روانشناختی متعادل نخواهید بود.

منابع: 1 ، 2 ، 3 ، 4 ، 5

دیدگاهتان را بنویسید